من اومدم
سلام پسرم....قندعسلم..تاج سرم این جمله هارو میشناسی دیگه...میدونم..چون هرلحظه باهات حرف میزنم عروسکم.. خداروشکر وارد هفته30شدیم،دیگه واقعا چیزی نمونده گل پسرم که بیایی بغلم خیلی هیجان دارم،زود زود بزرگ شو...ماشالله یه عالمه تپل شدی..از بزرگ شدن شکمم مشخصه تاج سرم از عیدفطر به بعد اتفاقاتی افتاده بود که نتونستم برات بنویسم...پهلوهام به شدت درد میکرد،درحدی که همه ی شبها با گریه میخوابیدم،1هفته ای درگیرسونوگرافی و دکتربودیم پسرم...دکترم شک کرده بود به آپاندیس... خلاصه بعداز1هفته علافی،گفتن چیزی نیست...خداروشکر جمعه هفته قبل باباجون مهربون(بابای مامانی)اومد و با بابایی مهربون و دایی ناصر،اتاقتو رنگ کردن...کلی اس...
نویسنده :
نیر
16:05